از مهم ترین احادیثی که دلالت بر مظلومیت اهل بیت می کند روایتی است که مرحوم کلینی(ره) آن را در کتاب شریف کافی درباره امامت امام جواد علیه السلام آورده است.از آنجا که امام جواد در سالهای آخر عمر امام رضا به دنیا آمدند وهم چنین در رنگ چهره به پدر کم شباهت بودند عموها وبرادران امام رضا دچار تردید شدند و صراحتا به امام رضا گفتند که ما امام سیه چرده نداشته ایم!در ادامه حدیث می خوانیم که این افراد برای رفع تردید خود سراغ قیافه شناسان رفتند .برای اینکه اوضاع کاملا عادی باشد به امام رضا (ع) کلاهی پشمی دادند تا بیلی بدست گرفته ودر وسط باغ بعنوان باغبان بایستد واز آن سو تمام برادران وعموهای حضرت به صف شدند.قیافه شناس آمد .از او خواستند تا با نگاهی به امام جواد پدر او را در این جمع مشخص کند.قیافه شناس نگاه کرد وبعد گفت : پدر او در این جمع نیست و اگر هم باشد همین کارگر باغ است چون پاهای این بچه شبیه اوست ...(اصول کافی،کتاب الحجت،باب نص بر امامت امام جواد،ح14)

این حدیث تکان دهنده حداقل از دو جهت قابل بحث وکنکاش است:

اول آنکه این جماعتی که این چنین غریبانه وبیگانه با امام شیعیان برخورد کردند نه از دشمنان خونی وبنام ایشان  بودند ونه از عوام الناس کم بهره از الفبای اهل بیت.با کمال تعجب باید گفت که اینان از بنی هاشم ونزدیک ترین اقوام نسبی به امام هشتم بودند .وقتی اینان اینچنین دچار تردید می شوند بقیه را چه انتظاری است!

دوم اینکه این حدیث به صورت دیگری در عصر ما وتوسط خود ما هم در حال اجراست! یک بیماری مزمن بنام تایید زورکی آموزه های وحیانی توسط فرضیات علمی.سال هاست که گریبانگیر ما شده است (دقت کنید یکی یقینی است ودیگری در حد فرضیه !)انگار وظیفه تبار شناسی وقیافه شناسی آن دوران،امروزه بر عهده آکادمی های غربی نهاده شده است !دور وبر ما کم نیستند کسانی که ولو از روی دلسوزی ودین خواهی سرباز پیاده نظام سناریوی تایید دین بوسیله علم تجربی شده اند و تمام همّ وغمشان اینست که آیه ای از قرآن را ولو بمدد تاویلات و توجیهات بسیار عجیب وغریب! با نظریه ای از یک دانشمند نه چندان مطرح غربی مشابهت سازی کنند تا بعد در بوق وکرناو کرده وبیداد کنندکه ایها الناس،قرآن ما از هزار وچهارصد سال پیش می خواسته روان شناسی هیلگارد وهیوم وفلسفه کانت ودکارت وجامعه شناسی دورکیم را به جهان پیشکش کند.قانون نانوشته این قماش متدینین آنست که قرآن وسنت تا مهر تایید مجامع آن ور آبی وبقول خودشان علمی!!! را نخورد در وحیانی بودنش شک وتردید ایجاد می شود .قرآن ناطق را در پارچه ای مخملین پیچیده وبر روی تاقچه بالای سرمان گذاشته ایم تا نظریات وکشفیات یک مشت سکولار نظر رحمت به آیات آن انداخته وبرایمان مهر رسمیت بزنند . (ما ینطق عن الهوی ) را فراموش کرده ایم و برای نور افشانی علم لدنّی هم جیره خوار علم لندنی شده ایم.علم لدنّی عین عقل وتعقل است وحال آنکه علم لندنی در پی چاق وچله کردن بعد حیوانیت انسانهاست.

انگار یادمان رفت بعضی مفسرین در قضیه تفسیر سبع سموات(آسمان هفتگانه) چه آبرو ریزی به راه انداختندوشتاب زده آن را به سیارات منظومه شمسی که تا آن زمان فقط هفت تایش کشف شده بود تطبیق کردند.اما خوشی شان دیری نپایید چراکه اخترشناسان خبر از سیاره هشتمی دادند! گفتند ما را باکی نیست.کلمه کرسیّ را نماد هشتمین ستاره می دانیم.وقتی تلسکوپ ها تیز تر شدند وخبر از اورانوس یعنی ستاره نهم دادند باز این جماعت کم نیاوردند وگفتند منظور از کلمه عرش در قرآن چیزی نیست جز همین سیاره اورانووووووس!!! دوسه سال قبل هم منجمان خبر دادند که سیاره اورانوس در حال نابود شدن است وتا چند سال دیگر از نقشه منظومه شمسی حذف می شود،حال باید پرسید آیا عرش خدا هم ......

واین قصه کم و بیش ادامه دارد....




برچسب ها : علم برچسب ها : امام جواد